فراتر از زندگی...!

یک امروز، ارزشِ دو فردا را دارد...

فراتر از زندگی...!

یک امروز، ارزشِ دو فردا را دارد...

خدایا تو بزرگی ...

 در هر آن چه کوچک است و خرد حقیر نیز جای گرفته ای

خدایا!

تو کیستی که این جهان بزرگ در جام تنت حیران است؟

دلم می خواهد آن قدر تو را فریاد زنم تا آشتی با مهربانی ات

را در درون خود احساس کنم

قاب پنجره و عادت پروانه و رسم زندگی

حسرت دیدار وغریب بی تاب و حرمت دیوانگی

دل تنگ و صبر بی باک و التماس دعا

من کنار تو ولحظه دیدار واستجابت دعا

بگذار یک بار دیگر در قلب تو بدنیا بیایم

بگذار یک بار دیگر پا برهنه در آسمان راه بروم

این هوای دم کرده را کنار بزنم!

دستی به صدای خسته ام بکش

خدایا 

اگر می توانستم یک بار دیگر دنیا بیایم.....

اگر می توانستم گذشته ها را جبران کنم

اگر می توانستم.........

الهی !

محتاجتم دست منو دامان تو 

من بنده حقیر را از درگاهت باز نگردان

خدایا بپذیر مرا



نظرات 3 + ارسال نظر
رضا چهارشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:34 ب.ظ


الان من جو گیر شدم

فرید پنج‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:47 ق.ظ

جو گیر چی شدی؟!!

رضا شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:37 ق.ظ

نمی دونم فقط جو گیر شده بودم.
سرعته اینرنتم که

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد